SCORPIAN/خ خ خ خ خ خ

ای هــــــوسک به این زندگی

فعلاً این عکسو داشته باشید تا بعدا ً بیام .

 

عکس رفیقامو ببینید ، بحالیدددد !!!  خودم درستش کردم !

 

این پست ، کامنتاش آزاده ! پس هر چه دل تنگت می خواهد بگو !

 

SCORPIAN & NOOBSAIBOT

هکیده شده در چهار شنبه 27 ارديبهشت 1398برچسب:,ساعت 19:43 توسط TERNOR| |

سلام به همه ی بروبکس باحال !  ممنون از همتون که توی

 

این مدت که نبودم ، هوامو داشتین و برام کامنت گذاشتین  

قربون همتون !

خب حالا امروز با یه آپ جنجالی اومدم ! (در حد مریخ !!! )

 

روز آخر مدرسه بود ( روز چهارشنبه ) ! همه چی توی مدرسه

 عادی  بود و بچه ها داشتن درس ادبیات رو واسه ی امتحان ، دوره

می کردن . یکی از بچه ها هم یواشکی دوربین آورده بود تا یه

عکس دسته جمعی با بچه ها بندازیم . زنگ سوم خورد و معلم

رفت بیرون ! بعد یهو دیدم بچه ها در کلاسو بستن ! خب منم فکر

کردم می خوان عکس بگیرن دیگه . بهشون توجه نکردم و سرمو

انداختم رو کتاب و خواستم برم بیرون کلاس .

بعد یهو دیدم صدای فش فش میاد !!!! سرمو آوردم بالا ...............

فکر می کنید چی شده بود ؟!!!!

بله ، دیدم آبشاری زدن سر کلاس !!!!

یکی نیس بگه آخه کرّه خرا  نمی تونین یه زنگ تحمل کنین ، اون

کوفتی رو بیرون مدرسه بزنین ؟!!!

خلاصه کلّ راهرو رو دود ورداشت ! هر کی از بغل کلاسمون

رد می شد ، یا دماغشو می گرفت یا سرفه می کرد ! حالا این

تازه یه ور ماجرا بود !!!! 

بعد از اینکه گندش بالا اومد ، معاونمون از پشت تریبون اعلام که

کلاسمون از امتحان دادن محرومه !!!

تا معاون اینو گفت ، بچه ها شروع کردن به هورا کشیدن و

دست زدن !  منم هاج و واج نگاشون میکردم !!!

یعنی اگه سیب زمینی بی رگ هم بود ، باید اشکش در میومد !!!

واقعاً بچه های کلاس ما ، دو زیستن!!!  بعدش همه مونو توی

حیاط نگه داشتن ! بچه ها هم که عین خیالشون هم نبود .

انگاری اومده بودن پیک نیک  خبر مرگشون !!!

عکس یادگاری میگرفتن ! شعر می خوندن ! اصلاً یه وضعی بود !!!

بعد معاون پایه اومد و گفت که اگه اونایی رو که آبشاری زدن 

لو ندیم ، سال بعد هم کلاسمون برگزار نمیشه !

یعنی پیش دانشگاهی بی پیش دانشگاهی !

همه بچه ها هم می دونستن  خالی می بنده ، ولی به روش

نیاوردن ! بعدش ۵ دقیقه به همه وقت داد تا مجرما رو لو بدن !

بچه های ما هم که هیچ کدوم حاضر نبودن

لو بدن (به این میگن اتحاد ملّی!)

بعد ۵ دقیقه اومد تو حیاط و گفت که همه برن سر جلسه ی

امتحان ! ولی مبصر کلاسو نگه داشت و نذاشت امتحان بده !

یعنی همه تقصیرا رو انداخت گردن اون بدبخت !!!  ببینید معاون

ما عجب مارمولکی بوده ! مخصوصاً اینجوری کرد که مبصر مجبور

بشه خودش  لو بده !!! خلاصه ما هم که رفتیم سر جلسه ی امتحان

و بعدشم خداحافظ تا ۱۶ روز دیگه !!!!

 

ولی خودمونیما ، عجب حکایتی بود !!!!

 

خ خ خ خ خ خ : خلاصه می خواستم بگم که به جز

موجودات فضایی ،جونورای دیگه ای هم دور و اطراف ما

می زیین !!!! یعنی زیست می کنن !!!!

 

هکیده شده در چهار شنبه 27 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 19:43 توسط TERNOR| |

این آپ یه نظر سنجیه !

خیلی هم برام مهمه !!!    سوال اصلی : 

فیس بوک یا وبلاگ ؟!!   کدومشون بهترن ؟ 

منتظر جواباتون هستم .

هکیده شده در چهار شنبه 27 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 16:6 توسط TERNOR| |

سلام به بروبکس .

 

این دوتا داستان رو دبیر تاریخمون برامون تعریف کرد . 

جالبه که واقعی هم هست !

این دوتا داستان کوتاه مربوط میشه به زمان رضاشاه !

 رضاشاه !!!

 

۱.

یه روز رضاشاه وارد یکی از گردان های نظامی میشه برای اینکه یه آماری

از سربازای اون گردان دستش بیاد .

رضاشاه رفت توی گردان و تک تک سربازا صف کشیدن . اولین سرباز

با تفنگی که پشتش بود ، رفت جلوی رضاشاه !

رضاشاه : اسمت ؟

سرباز : زلف علی .

رضاشاه : چندسالته ؟

سرباز : ۲۵ سالمه قربان .

رضاشاه : چندساله که داری خدمت میکنی ؟

سرباز : ۲ سال قربان .

رضاشاه : اون چیه پشتت ؟ (منظورش تفنگ سرباز بود )

سرباز : تفنگه قربان .

تا سرباز این حرفو زد ، رضاشاه یه دونه خوابوند توی گوش سرباز و

عین پشمک پخشش کرد رو زمین !

سرباز : قربان برای چی میزنید ؟     

رضاشاه : این تفنگ نیس احمق ! این مادرته ! ناموسته ! حالا فهمیدی ؟!         

سرباز : مفهوم شد قربان !     بعد رضاشاه

بهش گفت که دوباره بلند بشه و به سوالات جواب بده . اون سربازه

هم  بلند شد و سوالات رو جواب داد .

حالا نفر بعدی اومد .

رضا شاه : اسمت ؟                            

سرباز : غیب علی .

رضاشاه : چند سالته ؟

سرباز : ۲۱ سالمه قربان .

رضاشاه : چند سال خدمت کردی ؟

سرباز : ۱ سال قربان .

رضاشاه : اون چیه پشتت ؟!

سرباز : مامان زلف علی ، قربان !!!!!!!! 

 

۲.

یه روز دیگه قرار شد که رضاشاه بره به یه گردان دیگه .  مسئول اون

گردان هم همه ی سربازا رو جمع کرد تا بهشون بگه که وقتی

رضاشاه اومد ، چی بگن .

مسئول : همه ی سربازا به صف ! امروز رضاشاه قراره بیاد اینجا .

وقتی اسم و سن و مدت زمان خدمتتون رو ازتون پرسید ، مثل

بچه ی آدم جواب میدید . وقتی هم ازتون پرسید

،،،شاه یا میهن ؟،،، باید بگین ،،،هر دو رو قربان!،،،  . مفهوم شد ؟

بعد همه ی سربازا گفتن : بله قربان !

خلاصه رضاشاه به گردانشون اومد . دوباره همه ی سربازا صف کشیدن.

نفر اول اومد . رضاشاه هم با یه قیافه ی خشمگین بهش نگاه

کرد تا حساب کار دستش بیاد و  درست جواب بده .

رضاشاه : اسمت ؟

سرباز : عبدالله .

رضاشاه : چند سالته ؟

اون سرباز بدبخت هم که از نگاه ترسناک رضاشاه ترسیده بود،

سوتی داد و گفت : ۱ سالمه قربان !!!

رضاشاه به خودش نیاورد و سوال بعدی رو پرسید .

رضاشاه : چند سال خدمت کردی ؟

دوباره سرباز هول شد و گفت : ۲۷ سال قربان !!!

رضاشاه : منو اسکول گیر آوردی یا خودتو ؟!

سرباز هم گند آخر رو بالا آورد و گفت : هر دو رو قربان !!!

 

خ خ خ خ خ خ : یه کم بخندین ضایع نشییییییم !!!  

اگه هم خنده تون نمیاد دیگه مشکل خودتونه !!!

هکیده شده در چهار شنبه 27 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 16:6 توسط TERNOR| |

کلاس تست !!!

 

امروز یه آپ باحال دارم. شاید خوشتون بیاد . اینایی که این زیر

می بینید ، سه تا تست آلزایمره ! اگه شما بتونین این سه تا تست

رو پشت سر بذارید ، بیماری آلزایمر نمی گیرید ! من خودم قبلاً این

سه تا تست رو حل کردم . حالا می خوام ببینم شما چی کاره اید !  

وای اگه نتونید حل کنید ، آلزایمر میگیریدددد !!! 

 

خیله خب دیگه بسه ، زود باشید شروع کنید !

 

تست شماره ی 1.

علامت $ رو پیدا کنید.*

 SSSSSSSSSSSSS  SSSSSSSSSSSSS  SSSSSSSSSSSSS  SSSSSSSSSSSSS

SSSSSSSSSSSSS  SSSSSSSSSSSSS  SSSSSSSSSSSSS  SSSSSSSSSSSSS

SSSSSSSSSSSS  SSSS$SSSSSSSS  SSSSSSSSSSSSS  SSSSSSSSSSSSS

SSSSSSSSSSSS  SSSSSSSSSSSSS  SSSSSSSSSSSSS   SSSSSSSSSSSSS

 

تست شماره ی 2 .

حرف G  رو پیدا کنید.**

 

CCCCCCCCCCCCC   CCCCCCCCCCCCC  CCCCCCCCCCCCC  CCCCCCCCCCCCC

CCCCCCCCCCCCC  CCCCCCCCCCCCC   CCCCCCCCCCCCC  CCCCCCCCCCCCC

CCCCCCCCCCCC   CCCCCCCCCCCC    CCCCCCCCCCCCC  CCCCCCCCCCCCC

CCCCCCCCCCCCC  CCCCCCCCCCCCC   CCCCCCCCCCCCC  CCCCCCCCCCCCC

CCCCCCCCCCCCC CCCCCCCCCCCCC  CCCCCCCCCCCCC   CCCCCCGCCCCCC

 

تست شماره ی 3.***

حرف n رو پیدا کنید .

mmmmmmmm  mmmmmmmm  mmmmmmmm  mmmmmmmmmm

mmmmmmmm  mmmmmmmm   mmmmmmmm  mmmmmmmmmm

mmmmmmmm  mmmmmmmm   mmmmmmmm  mmmmnmmmmm

mmmmmmmm  mmmmmmmm   mmmmmmmm  mmmmmmmmmm

 

خ خ خ خ خ خ : امیدوارم چشماتون این شکلی نشده باشه !!!

در ضمن ، این تستا همه ش واقعیه ، سرکاری هم نیس . پس اگه

نتونستین هر سه تا مرحله رو رد کنین ، باید یه فکری به حال

خودتون بکنیدددددددد !

هکیده شده در چهار شنبه 27 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 16:6 توسط TERNOR| |

آیا این موجود منفور را می شناسید ؟! 

موجود منفور !!!

 

این همان دو زیستی است که شب گذشته از باغ وحش ایالت کالیفورنیا گریخته

و در شهر سرگردان می باشد !!!

معرفی می کنم ، جاســــــــــــــــــــــــــــتین بیبر ! ملقب به خورسک !!!

هم اکنون از سازمان ناسا خبرهایی به گوشمان رسیده است که حامل

ویژگی هایی بسیار زننده و ناخوشایند این موجود منفور می باشد !!!!!!

ویژگی های این موجود به شرح زیر اند :

۱. صدایی بسیار گوش خراش که پرده ی صماخ واسه ی شنونده باقی

نمی گذارد !

۲. نخود هر آش شدن !!! ( حالا وسط کنسرت گروه LMFAO میاد و قر میده ؟!

از الان دیگه جسدی بیش نیس !!!)

۳. بوسیدن هر کس و ناکسی !!! ( اکثراً دخترا !!! مخصوصاً سلنا گومز )

۴. با کله گنده ها گشتن ! ( حالا واسه ی من میره با ماریا کری آهنگ می خونه ؟!! پسره ی کلّه پاچه !!!)

۵. مسخره کردن عزیز دل من ، حاج امینم ، پادشاه رپ !!!

(بابایی ازش دربیارم من !!! )

ما هم اکنون به دنبال این موجود منفور هستیم . در صورت یافتن هر

یک از این نشونه ها ، فوراً به ما اطلاع دهید ! این موجود قابلیت

تبدیل شدن به موجودات دیگر مثل گاو ، گوسفند ، توله خر ، مرغ و خروس

را نیز دارا می باشد !!! پس مواظب باشید که چه غذایی می خورید !!!

 

خ خ خ خ خ خ : یکی از ویژگی های این وبلاگ ، ضد جاستین

بودنشه !!!  همین بچه جوجولو  باعث شده که بعضی از پسرای ایرونی اعتماد

بنفسشون رو از دست بدن و افسرده بشن !!!

! TERNOR Out !

هکیده شده در چهار شنبه 27 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 16:6 توسط TERNOR| |


Power By: LoxBlog.Com